🟦 عدالت اجتماعی از نگاه نسل Z
به قلم: دکتر ابوذر شهپری
در دههی اخیر، واژهای بیش از هر زمان دیگر در گفتوگوهای اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی تکرار میشود: نسل Z. نسلی که میان دنیای واقعی و دیجیتال رشد کرده، مرزهای سنتی قدرت، معنا و عدالت را دوباره تعریف کرده است. اما پرسش اساسی این است: عدالت اجتماعی از نگاه نسل Z چه معنایی دارد؟
مقدمه: نسلی که به دنبال معناست
نسل Z، فرزندان عصر شفافیت و اتصال جهانیاند. آنها با اینترنت، شبکههای اجتماعی و دسترسی آزاد به اطلاعات بزرگ شدهاند. برخلاف نسلهای قبل که عدالت را بیشتر در قالب سیاسی یا اقتصادی میدیدند، نسل Z عدالت اجتماعی را در ابعاد انسانی، فرهنگی و حتی زیستمحیطی دنبال میکند.
برای نسل Z، عدالت فقط به معنی «برابری فرصت» نیست، بلکه به معنای احترام به تفاوتها، شنیده شدن صداهای خاموش و ایجاد توازن میان فرد و جامعه است. این نسل معتقد است که هر فرد، فارغ از جنسیت، طبقه یا محل تولد، حق دارد دیده و در تصمیمها شریک شود.
عدالت اجتماعی در نگاه نسل Z
وقتی از نسل Z صحبت میکنیم، در واقع از نسلی سخن میگوییم که از کودکی در معرض بحرانهای جهانی بوده است؛ از تغییرات اقلیمی گرفته تا تبعیض نژادی و جنسیتی. طبیعی است که دغدغهی عدالت اجتماعی برای این نسل یک موضوع «احساسی» نیست، بلکه یک هویت فکری و اخلاقی است.
نسل Z عدالت اجتماعی را در شفافیت میبیند. برای آنها، عدالت زمانی معنا دارد که تصمیمها پشت درهای بسته گرفته نشود، مدیران پاسخگو باشند و اطلاعات برای همه قابلدسترسی باشد. از نگاه نسل Z، عدالت یعنی پایان امتیازهای پنهان و آغاز گفتوگوی صادقانه.
تأثیر فناوری بر نگاه نسل Z به عدالت
فناوری و شبکههای اجتماعی، ابزارهای اصلی نسل Z برای بازتعریف عدالت اجتماعی بودهاند. این نسل با چند کلیک، میتواند صدای نابرابری را به گوش جهانیان برساند. در واقع، نسل Z از عدالت سخن نمیگوید؛ آن را زندگی میکند.
پلتفرمهایی مثل X (توییتر سابق)، اینستاگرام و تیکتاک، برای نسل Z فقط سرگرمی نیستند؛ میدان عدالتخواهی دیجیتالاند. از حمایت از اقلیتها گرفته تا مبارزه با خشونت، تغییرات اقلیمی یا نابرابری جنسیتی، همه از طریق این فضاها به گفتوگویی جهانی تبدیل میشود.
اما همین دسترسی گسترده، نسل Z را با تناقضهایی روبهرو کرده است. آنها عدالت را مطالبه میکنند، اما در دنیایی زندگی میکنند که الگوریتمها و سرمایهداری دیجیتال گاهی خود عامل نابرابریاند. در نتیجه، نسل Z بیش از هر نسل دیگری نیازمند آگاهی انتقادی است تا میان آزادی، عدالت و واقعیتهای اقتصادی توازن برقرار کند.
نسل Z و عدالت در محیط کار
در محیطهای سازمانی و حرفهای، نگاه نسل Z به عدالت اجتماعی کاملاً تحولبرانگیز است. اگر برای نسلهای پیشین «امنیت شغلی» اصل بود، برای نسل Z «عدالت و معنا در کار» اصل است.
آنها انتظار دارند سازمانها ارزشمحور، اخلاقگرا و شفاف باشند. حقوق برابر، فرصتهای رشد عادلانه، تنوع فرهنگی در تیمها و توازن میان کار و زندگی برای این نسل بسیار مهم است.
از نگاه نسل Z، عدالت در سازمان یعنی:
تصمیمها بر اساس شایستگی گرفته شود، نه روابط.
زنان و مردان فرصت برابر برای پیشرفت داشته باشند.
ارزشها فقط شعار نباشند، بلکه در رفتار مدیران دیده شوند.
بهعنوان یک پژوهشگر حوزهی فرهنگ سازمانی، معتقدم اگر سازمانها بخواهند در آینده بقا داشته باشند، باید عدالت اجتماعی را به فرهنگ سازمانی خود تزریق کنند. نسل Z دیگر حاضر نیست در ساختارهایی کار کند که ارزشهای انسانی را نادیده میگیرند.
عدالت اجتماعی در ایران از نگاه نسل Z
در بستر ایران، نگاه نسل Z به عدالت اجتماعی رنگوبویی خاص دارد. این نسل با وجود چالشهای اقتصادی و فرهنگی، بیش از هر نسل دیگری به آگاهی، برابری و مسئولیت اجتماعی اهمیت میدهد.
نسل Z ایرانی در شبکههای اجتماعی فعال است، مفاهیم جهانی عدالت را دنبال میکند و در عین حال، تلاش دارد آنها را با فرهنگ بومی سازگار کند. عدالت برای او یعنی:
احترام به تفاوتها در جامعه چندفرهنگی ایران
شفافیت در تصمیمگیریهای اجتماعی
فرصت برابر برای رشد، فارغ از موقعیت خانوادگی یا طبقاتی
در واقع، نسل Z ایرانی، عدالت را نه مطالبهای انتزاعی، بلکه بخشی از هویت خود میداند.
چالشها و تناقضها
با وجود آرمانگرایی نسل Z، نباید فراموش کرد که تحقق عدالت اجتماعی، نیازمند ساختار و برنامه است. یکی از چالشهای مهم این نسل، فاصلهی میان «آگاهی بالا» و «قدرت اثرگذاری پایین» است.
نسل Z میداند چه میخواهد، اما گاهی ابزار یا فرصت کافی برای تغییر ندارد. از این رو، نقش سیاستگذاران، نهادهای مدنی و سازمانها در فراهمکردن بستر گفتوگوی واقعی با نسل Z بسیار مهم است. اگر این نسل در تصمیمها مشارکت داده شود، جامعه به سمت عدالت پویا و پایدار حرکت خواهد کرد.
نقش آموزش و خانواده در شکلگیری نگاه عدالتمحور نسل Z
عدالت اجتماعی از نگاه نسل Z تصادفی شکل نگرفته است. آموزش، رسانه و خانواده نقش کلیدی در تربیت نسلی داشتهاند که به عدالت حساس است.
سیستم آموزشی آینده باید مهارت گفتوگو، تفکر انتقادی و همکاری را جایگزین رقابت صرف کند. خانوادهها نیز باید به فرزندان خود بیاموزند که عدالت فقط مطالبه نیست، مسئولیت است.
نتیجهگیری: آینده متعلق به عدالتمحوران است
به عنوان سخن پایانی، باید بگویم که نسل Z آینهای است در برابر جامعهی ما. این نسل ما را وادار میکند دوباره به مفاهیمی چون برابری، کرامت و صداقت بیندیشیم.
عدالت اجتماعی از نگاه نسل Z یعنی بازتعریف رابطهی انسان با قدرت، با طبیعت و با خودش. این نسل آمده است تا به ما یادآوری کند که پیشرفت بدون عدالت، فقط جابهجایی عددهاست، نه ارتقای انسانیت.
اگر رهبران، مدیران و سیاستگذاران گوش شنوا داشته باشند، نسل Z میتواند نیروی محرکهی دنیایی عادلانهتر باشد. نسلی که نه از تغییر میترسد و نه از حقیقت.