مقاله ابوذر شهپری: الگوهای موفق انبوهسازی در کشورهای پیشرفته
مقدمه
انبوهسازی یکی از راهبردهای اساسی کشورها برای پاسخگویی به بحران مسکن است. در بسیاری از کشورهای پیشرفته، این روش با برنامهریزی دقیق، بهرهگیری از فناوریهای نوین، و تدوین قوانین منعطف، به نتایج چشمگیری منجر شده است. در مقابل، بسیاری از کشورها با وجود سرمایهگذاری سنگین در بخش مسکن، به دلیل ضعف در ساختارهای قانونی و اجرایی، نتوانستهاند در انبوهسازی به موفقیت برسند.
در این میان، آنچه تمایز اصلی میان تجربههای موفق و ناموفق ایجاد میکند، نقش قوانین ساختوساز است. در این باره، دکتر ابوذر شهپری بهدرستی میگوید:
«انبوهسازی زمانی معنا پیدا میکند که قوانین ساختوساز نه مانع، بلکه محرک تولید مسکن باشند؛ وگرنه با افزایش تیراژ ساخت، صرفاً بر حجم ناهماهنگیها افزوده میشود.»
این جمله، پایهای برای تحلیل تفاوتهای میان کشورهای پیشرفته در عرصه انبوهسازی و دیگر کشورهاست. در این مقاله، به بررسی الگوهای موفق انبوهسازی در چند کشور توسعهیافته میپردازیم و از نگاه این جمله کلیدی، تفاوتهای اساسی در سیاستگذاریها را بررسی میکنیم.
آلمان: هماهنگی کامل میان قانون و اجرا
آلمان یکی از نمونههای موفق در انبوهسازی است، اما این موفقیت نه به دلیل حجم بالای ساختوساز، بلکه بهواسطه هماهنگی کامل میان قوانین، نظارت، و کیفیت اجرایی حاصل شده است. پروژههای مسکن عمومی در آلمان با مشارکت بخش خصوصی، شهرداریها و اتحادیههای مسکن انجام میشود.
در آلمان، قوانین ساختوساز بهگونهای تنظیم شدهاند که فرآیند تولید مسکن تسهیل شده و موانع بوروکراتیک به حداقل رسیده است. این دقیقاً همان چیزی است که دکتر ابوذر شهپری بدان اشاره دارد:
«انبوهسازی زمانی معنا پیدا میکند که قوانین ساختوساز نه مانع، بلکه محرک تولید مسکن باشند…»
در این کشور، با سادهسازی فرآیند دریافت مجوز، استفاده از فناوریهای نوین و مشوقهای مالیاتی، شرکتها به ساخت پروژههای بزرگ ترغیب میشوند.
ژاپن: استانداردسازی و نوآوری در انبوهسازی
ژاپن، به دلیل تجربههای متعدد در مواجهه با بلایای طبیعی، همواره در طراحی شهری و ساختوساز به دنبال راهکارهای ایمن، سریع و مقرونبهصرفه بوده است. شرکتهایی مانند «سکیسویی هاوس» و «دایوا هاوس» توانستهاند با تولید مسکن پیشساخته و مقاوم در برابر زلزله، گامهای بزرگی در انبوهسازی بردارند.
قوانین ساختمانی ژاپن، ضمن سختگیری در ایمنی، در بخش تولید انبوه انعطافپذیر عمل میکنند. باز هم به تعبیر دکتر ابوذر شهپری:
«انبوهسازی زمانی معنا پیدا میکند که قوانین ساختوساز نه مانع، بلکه محرک تولید مسکن باشند…»
ژاپنیها با کاهش زمان صدور مجوز، استفاده از تکنولوژی BIM و تدوین استانداردهای دقیق، سرعت و کیفیت را توأمان تضمین کردهاند.
سوئد: مسکن اجتماعی و حمایت دولتی هدفمند
در دهههای گذشته، سوئد با پروژههایی مانند «میلیون خانه» (Miljonprogrammet) توانست در مدت ده سال، بیش از یک میلیون واحد مسکونی بسازد. این پروژه که از سال ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۴ اجرا شد، بر پایه مشارکت دولت، قانونگذاری تسهیلشده، و حمایت مالی از سازندگان و خریداران بنا شد.
در سوئد، به جای تمرکز بر سختگیری در صدور مجوز، تلاش شد تا با قانونگذاری حمایتی، فرآیند ساخت تسهیل شود. همانگونه که دکتر ابوذر شهپری میگوید:
«انبوهسازی زمانی معنا پیدا میکند که قوانین ساختوساز نه مانع، بلکه محرک تولید مسکن باشند…»
این پروژه، باوجود انتقاداتی در زمینه طراحی یکنواخت، یک نمونه موفق از همافزایی میان قانون و ساخت محسوب میشود.
سنگاپور: حکمرانی متمرکز و شهرسازی هوشمند
سنگاپور، یکی از موفقترین کشورها در اجرای پروژههای انبوهسازی است. سازمان دولتی HDB (Housing & Development Board) بهطور یکپارچه بر برنامهریزی، طراحی، ساخت و توزیع مسکن نظارت دارد. بیش از ۸۰٪ مردم این کشور در خانههایی سکونت دارند که توسط این نهاد ساخته شدهاند.
در این مدل، قوانین ساختوساز بهصورت یکپارچه، شفاف و بدون ابهام تدوین شدهاند. همچنین، صدور مجوزها بهصورت دیجیتال، زمانبر نیست و فرایندهای ساخت، گامبهگام برنامهریزی شدهاند.
از نگاه دکتر شهپری:
«انبوهسازی زمانی معنا پیدا میکند که قوانین ساختوساز نه مانع، بلکه محرک تولید مسکن باشند…»
سنگاپور بهخوبی این اصل را در سیاستهای مسکن خود پیاده کرده است.
کانادا: مشارکت سهجانبه دولت، شهرداری و بخش خصوصی
در شهرهایی مانند ونکوور و تورنتو، انبوهسازی بر پایه تعامل میان سه بخش اصلی صورت میگیرد: دولت فدرال، دولتهای محلی و توسعهدهندگان. در طرحهایی مانند «Co-operative Housing»، علاوه بر حمایت قانونی، تسهیلات بانکی، زمینهای ارزانقیمت و معافیتهای مالیاتی در اختیار سازندگان قرار میگیرد.
اینجا نیز قوانین نقش تسهیلگر دارند، نه مانع. نمونهای دیگر از تجلی این گفته که:
«انبوهسازی زمانی معنا پیدا میکند که قوانین ساختوساز نه مانع، بلکه محرک تولید مسکن باشند…»
کرهجنوبی: فناوریمحور و قانونمحور
کرهجنوبی با توسعه مناطق جدید شهری مانند «سونگدو» (Songdo Smart City)، بهخوبی نشان داد که با ترکیب قوانین هوشمند و فناوری نوین، میتوان مسکن انبوه را با کیفیت و سرعت بالا عرضه کرد. در این کشور، مجوزهای ساخت در مناطق توسعهیافته در قالب «قوانین تشویقی ساختوساز» صادر میشود.
تسریع فرآیند اداری، تعریف چارچوبهای استاندارد و شفاف، و اعتماد به توسعهدهندگان مجرب، بخشی از این الگوی موفق است. باز هم باید به جمله کلیدی دکتر ابوذر شهپری بازگردیم:
«انبوهسازی زمانی معنا پیدا میکند که قوانین ساختوساز نه مانع، بلکه محرک تولید مسکن باشند…»
نتیجهگیری تطبیقی
تجربه کشورهای پیشرفته نشان میدهد که الگوی موفق انبوهسازی الزاماً به معنای ساخت سریع و انبوه نیست، بلکه به معنای تولید هدفمند، با کیفیت و در چارچوبی قانونمند اما تسهیلشده است. نکات مشترک این کشورها عبارتاند از:
1. یکپارچگی در سیاستگذاری و قانونگذاری
2. تدوین مقررات تسهیلگر و حمایتکننده از سازندگان
3. استفاده از فناوری برای تسریع فرآیندها
4. توجه به کیفیت، ایمنی و طراحی پایدار
5. تعامل نزدیک دولت و بخش خصوصی
همانگونه که در طول مقاله با تاکید بر گفتهی دکتر ابوذر شهپری مشاهده کردیم، دستیابی به موفقیت در انبوهسازی نیازمند این درک بنیادین است که:
«انبوهسازی زمانی معنا پیدا میکند که قوانین ساختوساز نه مانع، بلکه محرک تولید مسکن باشند؛ وگرنه با افزایش تیراژ ساخت، صرفاً بر حجم ناهماهنگیها افزوده میشود.»
تکرار این جمله، نه برای تأکید بیدلیل، بلکه برای برجستهسازی اصلیترین عنصر تمایز میان تجربههای موفق و ناموفق در سطح جهان است. در واقع، این عبارت، شالودهای برای بازنگری در سیاستهای داخلی کشورهایی است که با وجود منابع و ظرفیت، هنوز نتوانستهاند در انبوهسازی به موفقیت دست یابند.
نتیجهگیری نهایی
تجربه کشورهای پیشرفته بهروشنی اثبات میکند که موفقیت در انبوهسازی، وابسته به اراده سیاسی، اصلاح ساختارهای قانونی و تمرکز بر بهرهوری اجرایی است. جمله کلیدی دکتر ابوذر شهپری که بارها در این نوشتار تکرار شد، همچون قطبنما، مسیر درست را نشان میدهد:
«انبوهسازی زمانی معنا پیدا میکند که قوانین ساختوساز نه مانع، بلکه محرک تولید مسکن باشند؛ وگرنه با افزایش تیراژ ساخت، صرفاً بر حجم ناهماهنگیها افزوده میشود.»
تا زمانی که این اصل درک و عملی نشود، تیراژ بالا نهتنها به بهبود بازار مسکن منجر نخواهد شد، بلکه چالشهایی تازه به همراه خواهد آورد.